چی نپوشیم؟
سه شنبه, 06 بهمن 1394 ساعت 14:52

فشن نامه دوبی نگارا: در دوبی چه گذشت؟

این مورد را ارزیابی کنید
(8 رای‌ها)

همون طور که قبلا براتون گفتم، فشن نامه کلمه ایه که من درست کرده ام به معنای سفرنامه ای که با تم مد، زیبایی و آراستگی نوشته شده باشه. امروز هم یک فشن نامه مختصر از دوبی براتون دارم.

 

ده روز اخیر رو برای یک سفر کاری در دوبی گذروندم. طبق معمول سفرهای قبلی هر روز صبح ساعت 7 پا می شدم، حاضر می شدم و بعد از خوردن صبحانه وارد جلسات یا کلاسهای آموزشی می شدم و 5-6 بعد از ظهر خسته و خورد بر می گشتم به اتاقم. البته حُسنی که این سفر نسبت به سفرهای قبلی داشت، این بود که خیلی «مشق» نداشتیم و کمی فرصت شد شبها بریم بیرون و بگردیم.

 

دوبی اون قدر نزدیکه که تقریبا یک جورهایی انگار داری می ری یکی از شهرهای خود ایران. برای همین خیلی نکات جالبی برای تعریف کردن نداره، اما خوب برای خودم هم جالب بود که این دفعه با دید فشن نامه دور و برم رو نگاه کنم تا مطالبی داشته باشم که براتون بنویسم.

 

5

 

من هر بار که می رم دوبی، از عظمت شهر، کار کردن منظم و مرتب همه چیز مثل تیک تاک ساعت، تمیزی شهر و سخت کوش بودن مردمش حیرت زده می شم. فرقی نداره بار چندم باشه. این موضوع هر دفعه من رو تو فکر فرو می بره. البته باید بگم که من همه محله های دوبی رو نگشته ام. در این چند باری که رفته ام دوبی یا در دیره اقامت داشته ام و یا در منطقه بَردوبی. این دوتا محله های متوسط رو به بالایی هستند. اما در کل همیشه برام جالبه که چه طور آدم می تونه 11 شب با خیال راحت تنها به عنوان یک خانم توی خیابونهای دوبی راه بره و نگران نباشه که بلایی سرش بیاد.

 

همون طور که می دونین مردم دوبی تقریبا سه دسته و از سه نژاد هستند. گروه اول هندی و پاکستانی هستند، گروه دوم که خیلی زیادن فیلیپینی هستند و تعداد خیلی کمتری هم از انواع ملیت های عرب هستند. هندی ها و پاکستانی ها مردهاشون اکثرا در شغلهای خدماتی مثل رانندگی تاکسی و کارگری ساده هستند و زنهاشون اغلب کارگر منازل هستند. فیلیپینی ها هم جوانترها و شیک ترهاشون که انگلیسی بلدن معمولا در بخش پذیرش هتل ها یا در فروشگاه های شیک و تمیز مشغول به کار هستند و رده پایینتر هاشون کارگر و نظافتچی هتل یا منازل هستند. عرب ها هم اصولا خیلی اشتغال به کار خاصی ندارند. هر از گاهی می بینیشون که دارن دنبال چیزی می رن.

 

1

 

همین جا باید بگم که من برای این دخترها و پسرهای جوون فیلیپینی یا هندی که از کشورشون به تنهایی برای کار به دوبی اومده اند و واقعا صبح تا شب سخت کوشانه عرق می ریزند احترام زیادی قائلم. وقتی دنبالشون کنی، می بینی که این طفلک ها درآمد نسبتا مناسبی دارند، اما به هیچ وجه رفاه ندارند چون در پایان هفته یا ماه به دفاتر Western Union که یه جور صرافی بین المللیه می رن و تمام درآمدشون رو برای خانواده شون در کشورشون ارسال می کنن. این جوونها در محل کارشون غذای مختصری می خورن و شبها در آپاتمانهای کوچک مشترک یا خوابگاه می خوابن تا بتونن بخش عمده درآمدشون رو برای پدر و مادر و 6-7 تا خواهر و برادری که در کشور خودشون به دلیل کمبود کار گرسنه و محتاج هستند بفرستن. واقعا واقعا احترام براشون قائلم.

 

خواهش می کنم بهتون بر نخوره، وقتی دختر یا پسر ایرانی رو می بینم که بعد از فارغ التحصیلی در خانه پدر و مادرش منتظر ازدواج یا معجزه و غیره نشسته، واقعا دلم می گیره. نمی دونم چرا به اکثر ماها یاد داده نمی شه که کار جوهر آدمه و چه احتیاج داری و چه پدرت یا همسرت خرجت رو می ده، باید از عمر و جوونی و انرژی که در مغز و بازوی تو گذاشته شده استفاده کنی تا روزی ات حلال باشه. دلم می گیره وقتی می بینم دخترها و پسرهای جوون ایرانی وقتشون پای تلویزیون و موبایل و غیره می گذره و برنامه خاص هفته شون اینه که کدوم شب کجا مهمونی دعوتن.

 

3

 

بگذریم... غرض اصلی از گفتن این داستان این بود که بگم از دید فشن نامه ای دوبی یک شهر بسیار بد تیپه! اکثر جوونها لباس کار پوشیده اند. مترو و خیابونها در ساعتهای پر تردد پر از دخترهای فیلیپینی جوونیه که بسته به نوع کارشون کت شلوار یا کت دامن های فرم با بلوزهای یقه شومیز سفید پوشیده اند. موهای خانمها در مشاغل رسمی مثل هتلداری همیشه جمع و کشیده به عقبه و در فروشگاهها و غیره معمولا دم اسبیه یا دورشون ریخته. در دوبی به جز افراد خیلی متمول تقریبا کسی ماشین نداره و اونی هم که ماشین داره، ماشینی داره که دندونهات می ریزه از ابهتش! بنابراین اکثر آدمها با وسیله های نقلیه عمومی این ور و اون ور می رن. شغلهاشون هم چون کارهای خدماتیه و اکثرا صبح تا شب روی پا هستند ، کفش ها 99 درصد تخت و عروسکی و بسیار ساده است.

 

هر از گاهی لابه لای این گروه تعداد کمی خانم های هندی جوان دیده می شن که ساری پوشیده اند یا یک مدل مدرن تر از اون رو که شامل بلوز و شلوار معمولی و شالیه که مدل ساری از روی یک شونه می ره دور کمرشون. و گاهی اوقات هم خانمهای عرب دیده می شن که دو جور لباس دارند. یا اینکه عبا (مانتوی بلند جلوبسته) و شال یا روسری دارند، و یا اینکه عبا و شال و یه چیزی شبیه چادر و روبنده دارند که فقط چشمهاشون بیرون. جالبه اونهایی که روبنده دارند، حتی عینکشون رو روی روبنده به چشم می زنن. فکر می کنم زندگی شون خیلی سخت باشه. من در یکی از سفرهای قبلی ام به دوبی در یک فست فود خانمی رو دیدم که با پشتکار فراوان برای هر لقمه روبنده رو کمی می زد بالا و اون رو توی دهانش می گذاشت و دوباره سریع می انداخت پایین. در کل نمی دونم این دوتا دسته عرب ها از نظر ملیت یا مذهب و قومیت فرق خاصی با هم دارند یا نه.

 

4

 

با توجه به اینکه دوبی به یکی از مقاصد مهم توریستی و خرید کردنی دنیا تبدیل شده و اینکه در این سفر من به صورت شانسی فستیوال سالانه خرید دوبی DSF هم برپا بود، جاذبه اصلی این شهر برای من که همه گردشهای محدودش رو قبلا امتحان کرده ام خرید بود. توی این فستیوال که معمولا توی ماه ژانویه برگزار می شه، تقریبا همه فروشگاهها حراج های مفصل دارند و قیمتهاشون رو از 25% تا حتی 75% هم آف می زنن. حالا اینکه برین و چی گیرتون بیاد و چی نیاد دیگه بستگی به شرایط داره.

 

یک نکته دیگه هم اینه که در اکثر مراکر خرید شیک و تر و تمیز دوبی، مارکهای خیلی خیلی گروه چند هزار دلاری دیزاینر خفن (!) هم دیده می شن که هیچ فرقی نداره چقدر حراج بزنن! حتی 99% درصد قیمت رو هم آف بزنن باز هم اون یک درصد باقی مونده خیلی برای هرکسی قابل پرداخت نیست. برای همین این جور فروشگاهها فقط برای دیدن و لذت بردن خوبن ولی در اکثر مراکز خرید مارکهای خوب با کیفیت و قیمت متوسط هم دیده می شه. توصیه من برای خرید اینه که حتما به Deira City Center , Mall of the Emirates , Dubai Mall سر بزنید و شعبه های مختلف Marks and Spencer , Forever 21, Next, Gap , Shoe City, Splash, Debenhams, Bershka, Zara, Mango, Carrefour, Levi’s, Mothercare رو هم از دست ندین.

 

 

اطلاعات تکميلي

  • ثبت نظر جدید در این پست فعال است؟: خیر
خواندن 18598 دفعه

کاربر گرامی، برای ثبت پرسش یا نظر لطفا در سایت ثبت نام کنید و یا وارد حساب کاربری خود شوید.

دیدگاه‌ها  

+4 #21 مصی 1394-11-12 19:46
نگارای عزیز سلام
میشه نظرتو در مورد حریم شخصی زن و شوهرها در مقوله ای مثل تلگرام یا اینستاگرام بدونم.مثلا من چقدر اجازه دارم پیامهای تلگرامی همسرمو بخونم و اون چطور؟یا اینکه اصلا نباید بهش اهمیت داد
#15466 Negara 2016-02-01 18:26:30
خوب چون داری نظر شخصی ام رو می پرسی من معتقدم آدم نباید چیزی برای قایم کردن از هم داشته باشه. معنی اش این نیست که هر لحظه و ثانیه هی گوشی هم رو برداریم و همه چیز رو بخونیم ولی به هر دو طرف حق می دم در صورت نیاز مبرم رنگ یا مسج گوشی هم رو ببینند یا جواب بدن یا در موردی که شک دارند (مثلا اینکه نصف شب برای طرف مقابل یک مسج بیاد) یا حضور طرف مقابل اون مسج رو بخونن.
اگر شک و سوء ظن وحشتناک زیاد باشه (با دلیل و سابقه، نه تخیلی) «خیلی به ندرت» به نظرم حق دارند در غیاب هم چک کنن.
در ضمن به نظرم طرفین رابطه حق دارند برای رفتار حقیقی یا مجازی همدیگه با جنس مخالف چارچوب ها و حد و مرزهایی رو تعیین کنند (کاملا مساوی و توافق شده از دو طرف در شرایط آرامش و صلح) و طبق اون با هم رفتار کنند و از هم انتظار داشته باشند.

+4 #20 negar 1394-11-12 14:50
سلام عزیزم . مرسی بابت فشن نامه :-*
نگارا نظرت راجع به این روسری بزرگا که جدیدا میندازن چیه؟ همونا که انقدر بزرگه که از پشت یه مثلث بزرگ درست میشه و رویه شونه هارم میگیره؟
ببخشید اینجا پرسیدم فقط نظرتو میخوام این سوال که نیست نه؟ :oops:
#15465 Negara 2016-02-01 18:21:34
من مثل خیلی چیزهای دیگه که مد میشه خوشم نمیاد. مگر برای افراد چاق که به لاغر نشون دادنشون کمک میشه اگر تیره اش رو ببندن.

+3 #19 راپونزل 1394-11-12 10:00
راستی نگارا جون منم ی ماهه که شروع کردم از اول پستارو میخونم و توی دفتر نگاراییم نکاتو مینویسم
این ی حقیقته (((( کارت خیلی درسته )))) ;-) ;-)
#15464 Negara 2016-02-01 18:20:57
ممنونم عزیزم. چه خوب :)

+1 #18 راپونزل 1394-11-12 09:56
سلام نگارا جون ، سفر بخیر
شما تو اینستا گفتید تو دبی پاک کننده کلین اند کلیر خریدید که مثل تونر براتونه ، من از فیس واش سینره دو ماهه دارم استفاده میکنم منافذ پوستم باز شده به جاش میتونم از این استفاده کنم ؟؟؟که هم پاککننده باشه هم مثل تونر منافذمو ببنده ؟/
شما که انقدر در زمینه پوست و مو اطلاعات دارین من میخوام برای مقالم که مربوط به پوسته از شما مهربون کمک بگیرم میشه کتابی یا سایت خوبی را معرفی کنید که درباره ساختار پوست ( بیشتر تاکیدم روی جوانسازی و سلول های پوستی هست که وظیفشون این کاره ) باشه البته من تازه میخوام شروع کنم حتما خودم کتابایی را مطالعه میکنم ولی چون شما را قبول دارم گفتم کمکم کنید :lol: :-) متشکرم
#15463 Negara 2016-02-01 18:20:42
بله عزیزم می شه.
من منبع خاصی مطالعه نمی کنم با یک موضوع مشخص و بیشتر اطلاعاتم درباره ساختار پوست از ویکی پدیا میاد. البته انگلیسی.

+2 #17 مرضیه 1394-11-11 23:06
سلام عزیزم سفر به خیر.
منم مدتها منتظر معجزه بودم تا بالاخره ارزش تلاش رو فهمیدم... اتفاقا امشب از یک ضرر کاری خیلی ناراحت بودم اما این حرفا شما بهم انگیزه داد تا بیشتر تلاش کنم.
تازگی خیاطی شروع کردم به فکرم رسید اطلاعات مربوط به اندام مختلف و مطالبی از این قبیل رو بنویسم تا وقتی مشتری ها نظر می خوان استفاده کنم اجازه دارم؟قبلا گفته بودین استفاده شخصی اشکالی نداره میخوام مطمین بشم این هم استفاده شخصی محسوب میشه یا نه.ممنون از وقتی که میذارین.موفق باشید
#15458 Negara 2016-01-31 20:51:59
آفرین به تو دختر سخت کوش. من اجازه بازنشر کتبی و مجازی مطالبم بدون ذکر منبع رو نمی دم. اما استفاده شخصی، شامل استفاده ای که شما می خوای بکنی به همراه ذکر نام منبع به صورت شفاهی هیچ اشکالی نداره. موفق باشی.

+4 #16 sarah 1394-11-11 19:28
سلام نگارای عزیز،من از خواننده های قدیمی شما هستم از زمان وبلاگ،خیلی کم نظر گذاشتم و بیشتر سعی کردم جواب سوالامو با سرچ پیدا کنم.ی تشکر ویژه راجب تغییراتی که با ایده گرفتن از صحبتهای شما در سبک زندگی مادرم ایجاد شد.من همیشه میام اینجا و گاهی ی مطلب قدیمیو چن بار میخونم و البته بخش نظرات دوستان.و جدیدترین معجزه شما برای من این بود که جرات کردم و به سبک کلاسیک لباس پوشیدم و تازه متوجه شدم من این مدلی بهم میاد و کلا این بوده استایلم از اول اما شاید به خاطر عدم آگاهی خیلی متوجه نبودم.
بسیار ممنونم ایشالا تا آخر سال یا بعد تعطیلات بیام و بازم خبر خوب داشته باشم که بشه ی تشکر کوچیک در برابر دریای مهربون قلبتون
#15457 Negara 2016-01-31 20:50:35
عزیزم چقدر عالی که این آگاهی رو در مورد خودت پیدا کرده ای. ازت ممنونم برای این همه لطف. :)

+3 #15 شیما 1394-11-11 16:26
ایشالله همیشه به سفر و شادی
مرسی نگارا جون... خوندن فشن نامه هات خیلی خیلی اذت بخشه. مرررسی
------------------------
البته ناخودآگاه به یاد سایتی که در دوردستها دیدم (اصلن فرض کنیم طرف ایرانی نبوده تا به کسی بر نخوره) افتادم که چندین وقت پیش مدیر سایت سفرنامه ای از یه مسافرت کسل کننده رو نوشته بود و برای خوندنش از کاربرها میخواست ابتدا پول واریز بکنند!
فکر کنم اگر صاحب سایت شما بود، برای هر کلیک بر روی بخش پرسش و پاسخ هم درخواست هزینه میکرد و الان میلیاردر شده بودن :)
--------------------
راستی دیدم همه از تغییراتشون میگن؛ منم همونطور که قبلن گفتم، دوباره میگم که در وصف تغییرات بنده همانقدر بگم که فامیلمون که آقایی 75ساله هستن، بعد از دیدن، من گفتن: "تو چقدر خووووب شدی" ! :))))

در کنار همه ی مطالب چی نپوشیم، یه سری جزییاتی هست که از نگارا و چی نپوشیم یاد میگیریم و با اونها تغییرات ریزه ریزه ای چه در گفتار و چه در استایل پیش میاد که به نظرم قابل چشم پوشی نیست.
#15456 Negara 2016-01-31 20:49:56
عزیزم :)))
آفرین به اون آقای باهوش... منتظرم از یه آقای باهوش دیگه خبرهای خوب بیاری! :)

+7 #14 sana 1394-11-10 09:28
سلام نگار عزيزم خوبي . ممنون كه ما رو در جريان تفاوت ها ميذاري . هميشه به سفر و شادي همراه با سلامتي...
#15452 Negara 2016-01-30 07:13:31
ممنون عزيزم

+1 #13 *maryami* 1394-11-09 20:49
سلام نگارا جان.خوبی؟
تولدت پیشاپیش مبارک
میگم حتی اگه چند ماه مجبور باشیم به خاطر کاری که مرتبط با رشتمونه منتظر بمونیم بازم تنبلی محسوب میشه؟
#15451 Negara 2016-01-30 07:13:16
عزيزم ممنون.
ببين خودمون بايد تنبلي رو معني كنيم. اگر كاره صد در صده، چرا همين الان نميشه؟ اگر در حد ايده است، چرا منتظر بمونيم؟
فقط خودمون مي دونيم دليلش چيه.

+8 #12 مرمری 1394-11-09 14:41
سلام نگارا جون.همیشه به سفرخانمی.من که میدونم هیچوقت نمیتونم از این مسافرتا برم.اما همین که شما بری و بیای واسه مون تعریف کنی ؛ لذت داره.ممنونم که برامون می نویسی.
#15450 Negara 2016-01-30 07:11:55
هيچ وقت نگو هيچ وقت. خيلي چيزها وقتي كه فكرش رو نمي كني برات پيش مياد. اميدوارم سفرهاي عالي بري. خيلي از اين سفر من بهتر.

+1 #11 Kowsar 1394-11-09 13:23
قراره پزشکی قبول شم اوشون(مسترو میگم:D )منو ببره دوبی بعنوان جایزه:))
کلا شرایط سخته ولی فک میکنم قبول میشم و جایزه مو میگیرم:)))
نگارا جان خیلی خوبه این فشن نامه ها:)
#15449 Negara 2016-01-30 07:11:04
ايشالله

+8 #10 سارا 1394-11-09 09:30
وای نگارا اطراف من پره ازاین دخترهایی که حاضرن تا دکترای دانشگاههای غیرانتفاعی درس بخونن و باباشون خرشون بده ولی حاضر نیستن کاری رو از درجات پایین شروع کنن و پیشرفت کنن.
#15448 Negara 2016-01-30 07:10:47
تحصيل هم خوبه اما اگر منجر به كار و فعاليت و توليد نشه، انرژي و هزينه از دست رفته است. براي چي تحصيل مي كنيم؟ قراره ازش استفاده كنيم.

+4 #9 hanie 1394-11-08 13:28
سلام نگارا جون مرسی از مطالب قشنگت :-) مطلبی که در مورد جوونای ایرانی گفتی واقعا بجا و کاملا درست بود اما زندگی تو شهر کوچیک برای کار مشکل ایجاد میکنه همچنین اجازه ندادن خانواده ها برای رفتن..... امیدوارم روزی برسه که هر جوونی بتونه مستقل کاری واسه آینده و خودش انجام بده و دچار روزمرگی نشه :lol:
#15447 Negara 2016-01-30 07:09:48
آگاهي خانواده ها رو ما بايد خودمون ايجاد كنيم.

+3 #8 samaneh 1394-11-08 11:16
نگارای عزیزم سلام
همیشه موفق باشی . فقط میخوام بگم خیلی تغییر کردم .بطوری که بهم میگن سمانه مثل دختر 14 ساله ها خوشگل شده .کار خاصی برای زیبایی نکردم فقط سعی میکنم از پوستم خوب مراقبت کنم و و وزنم رو هم پایین اوردم .البته آرایش ملایم و سبک و شیک.همه از نگارای عزیزم دارم
#15446 Negara 2016-01-30 07:07:08
آفرين و مرسي كه گفتي عزيزم.

+7 #7 ندا 1394-11-08 08:20
نگارا جون هواي دوبي تو اين فصل چه جوري بود؟راستي خودت تو اين كلاس هاس آموزشي چي ميپوشيدي؟ :oops: :oops:
#15445 Negara 2016-01-30 07:06:13
هوا روزها اوكي و خوب. شبها كمي خنك در حد يك سويشرت پارچه اي براي آدمهاي سرمايي. توي مغازه ها از همه جا سردتر بود!
من بلوز دامن يا بلوز شلوار از نيمه رسمي تا رسمي.

+3 #6 Roshana 1394-11-07 23:30
نگاراجان اومدم که ازت تشکر کنم.من همیشه مطالب اینجارو خصوصا اونا که در مورد مراقبت و اهمیت به خوده رو برای مامانم میخوندم اما امیدی نداشتم به تغییر مامانم.چون کم به خودش میرسید.یعنی در حد مرطوب کننده و مرتب بودن معمولی بود.اما الان یهو متوجه شدم چقدر مامانم فرق کرده.هر روز ضد آفتاب میزنه و سعی میکنه لباساشو بیشتر ست کنه و کرم دور چشمی که برای تولدش خریدیم رو استفاده میکنه و حتی رژ میزنه:)
ازت ممنونم که اونقدر روی این قضیه تاکید کردی که منم به مامانم بگم و این تغییراتو ببینم.واقعا وقتی مامان آدم به خودش میرسه آدم کیییفففف میکنه:)
راستی چندوقت پیش خواب دیدم که تو صفحه درباره نگارا نوشتی کاشانی هستی:)))نمیدونم چرا چنین خوابی دیدم وقتی میدونم این طور نیست.به هر حال میدونم که تو بخشی از ناخودآگاهم حضور داری
بازم متشکرم ازت:*
#15444 Negara 2016-01-30 07:04:25
عزيزم چقدر خوب. اميدوارم دلشون هميشه شاد باشه

+4 #5 ~مریم~ 1394-11-07 13:50
مرسی نگارا جون. خیلی خوب بود. نگارا جون شما گفته بودی اگه تا حالا دوبی و ترکیه نرفتیم، اول دوبی بریم بهتره. درسته؟ (برای دو تا خانوم جوون تنها) گفته بودید خیلی امنیت داره. از نظر خرید خیلی با تستامبول فرق داره؟ (قیمت اینا) آخه استانبول قیمتاش خیلی خوبه و کلی حراج داره و آدم کلی چیز میتونه انتخاب کنه
#15433 Negara 2016-01-27 15:46:49
عزیزم خرید استانبول خیلی خیلی بهتر از دوبیه (تنوع لباسهای فصول مختلف اما دوبی فقط لباسهای تابستونی -قیمت بسیار کمتر از دوبی به خاطر برندهای داخلی ترکیه با کیفیت خوب) اما از نظر امنیت (به خصوص الان) و کلا راحت تر بودن یادگرفتن راه و چاه و مشخص بودن وضع گردش و خرید و اینکه کلا شهر برای توریست ساخته شده، دوبی برای اولین سفر بهتره.

+5 #4 مهرزاد 1394-11-07 11:31
ممنون عزیزم. تموم شد یا بقیه داره؟
#15432 Negara 2016-01-27 15:44:10
تموم شد :) به نظر نصفه است؟ :))

+1 #3 ميترا 1394-11-07 11:29
سلاااااااااام نگارا جون من عاشق اين فشن نامه نوشتناتم . بووووووووس به روي ماهت عزيزم
من از وقتي شما رو پيگيري ميكنم كه برميگرده به زمان وبلاگتون هميششششه مطالبتون رو با دقت ميخونم . مرسي كه هستين و واسمون مينويسين . راستي واسه اخر سال نوبت سابسيژن و ليزر دارم پيش دكتر باريك بين . واسم دعا كنيد پوستم عالي بشه
#15431 Negara 2016-01-27 15:43:51
عزیزم ممنون. حتما دعا می کنم برای بهترین نتیجه.

+11 #2 نسرین 1394-11-07 09:47
سلام نگارا عزیزم خسته نباشی خانوم
چقدر به نکته خوبی تو این نوشته ات اشاره کردی بچه های تحصیلکرده ای که به امید یه شغل خوب نشستن تو خونه تا پدر ومادر خرجشون و بدن من لیسانس ریاضی دارم اما برخلاف اینکه همه فکر میکنن بازار کار خوبی باید داشته باشه اینطور نیست و متاسفانه من در جایی مشغول بکارم که هیچ ربطی به رشته ام نداره و حقوق متوسطی دارم ام بازم خدا رو شکر همین که میتونم تو تامین هزینه های زندگی نقشی داشته باشم و آویزوون پدر یا همسر نبودم برام کافیه
نگارا میشه یه پست بزاری در رابطه با اینکه اگه زبان انگلیسی و بخایم به شکل خوداموز یاد بگیریم چیکار کنیم؟
#15430 Negara 2016-01-27 15:43:22
عزیزم من کلا معتقدم آدم در هر رشته ای تحصیل کرده، در هر صورت باید قدم اول رو حتی در زمینه دیگه برداره. بالاخره کارها درست می شه و آدم مسیر درست زندگی اش رو پیدا می کنه. چه بسا اصلا راهی که قراره تو زندگی مون بریم و به اون وسیله خوشبخت بشیم با رشته تحصیلیمون جور نباشه.
من قبلا هم تاکید کرده ام، واقعا یادگیری یک زبان به شکل خودآموز فایده ای نداره. مثل اینه که بدون آب بخوای شنا یاد بگیری. هر چقدر تئوری رو حفظ کنی در عمل قابل استفاده نخواهد بود. اولین توصیه من برای یادگیری زبان کلاس عمومی در آموزشگاههای معتبره. توی پست اعتماد به نفس مفصل تر توضیح داده ام. با دکمه جستجوی سایت پیداش می کنی.

forum banner mobile