همون طور که می دونین هند یک کشور خیلی خیلی بزرگ، خیلی خیلی پرجمعیت و دارای یک پیشینه بسیار باارزش و حیرت آور از نظر فرهنگی، هنری و ادیانه.
برای هند رفتن معمولا دو گزینه اصلی تور وجود داره:
گزینه اول تور مثلث طلایی یا همون تور شهرهای دهلی، آگرا و جیپور: این سفر برای آدمهایی طراحی شده که اولا علاقه بسیار زیادی به فرهنگ، هنر، تاریخ و علوم انسانی دارن، ثانیا یک سفر پر جنب و جوش و پر از گردش و بدون استراحت می خوان و ثالثا می خوان خودِخود جوهره هند رو ببینن. این تور انتخاب اکثر اروپایی ها و امریکایی ها است، چون اونها می خوان اگر از اون سر دنیا میان این ور، تاریخچه هنر و فرهنگ شرقی هند رو ببینن و تجربه کنن. در این سفر شما تاج محل که مهمترین نقطه هند هست رو هم می بینین.
گزینه دوم تور گوا: گوا مثل یک جور آنتالیای جدید و گرمه. در واقع اونهایی که تابستون می رن آنتالیا، اگر بخوان توی زمستون یا عید همون مدل سفر رو برن می تونن برن گوا. گوا شبیه خود هند نیست بلکه شبیه همه سفرهای تفریحی استراحتی با استخر و ساحل و نوشیدنی و غیره است؛ یک جوی تقریبا شبیه جو کوش آداسی داره که در فشن نامه کوش آداسی براتون نوشتم، منتها اون حالت خانوادگی رو زیاد نداره. کل این ماجرا با تم هند.
گزینه های دیگه برای سفر به هند می تونن بمبئی باشن (بیشتر برای سفرهای کاری انتخاب می شه، خیلی حالت شهری داره، مدرنه و جذابیتهای یک شهر امروزی رو داره) یا مثلا کرالا و یا نقاط شرق هند که برای دیدن و سکونت در آشرام ها و معابد بودایی یا آموزشگاه های یوگا و مدیتیشن، دیدن رود گنگ و مراسم هندو ها و بودایی ها و این تیپ کارها می رن که این گزینه آخر هم بیشتر انتخاب خارجی ها است و ایرانی ها خیلی کمتر این نوع سفر رو می رن.
بگذریم، خلاصه من که اولین بار بود هند رو می دیدم و همسرم که زمان بچگی بارها به بمبئی رفته بود مثلث طلایی رو انتخاب کردیم که بتونیم روح خود هند، تاریخچه و فرهنگش رو ببینیم و تجربه کنیم. این توضیح رو هم بدم که من به هند مدرن و امروزی، فیلمهای هندی و بالیوود علاقه ای ندارم و اطلاعاتی هم درباره اش ندارم. من از منظر خودم این سفرنامه رو نوشته ام. من تاریخ هند، غذاهای هندی، تفاوت عجیب غریب ظاهر و باطن آدمها با ما، شباهتها و تفاوتهای ادیان مختلف، معبدها و مراسم دینی و اینجور چیزها برام خیلی جالب بود.
- خانمهای هندی چی می پوشن؟
در بدو ورود متوجه چیزی شدم که بعدها در طول سفر بارها و بارها دیدمش. بی اغراق نود و نه درصد خانمهای هندی لباس محلی می پوشن و اصولا لباسهای غربی به خصوص در شهر جیپور و آگرا تقریبا تن هیچ خانمی دیده نمی شد. این موضوع خیلی خیلی برام جالب بود. ما هم این همه لباس محلی رنگارنگ و زیبا داریم ولی من که البته زیاد ایرانگردی نکرده ام، تقریبا ندیده ام کسی جایی واقعا به صورت روزمره لباس محلی بپوشه و فقط مثلا از مشاوره هایی که به شما داده ام خانمهای بلوچ رو متوجه شدم در مراسم عروسی یا مراسم های رسمی لباس محلی می پوشن. ولی خانمهای هندی هر روز و به صورت روزمره توی خونه یا بیرون لباس محلی می پوشن.
لباس محلی و روزمره در هند دو نوع اصلی داره که البته زیرشاخه هایی هم برای خودش داره که من نمی دونم:
اکثر خانومهای هندی یه چیزی می پوشن به اسم سلوار کامیز Salwar Kameez که احتمالا فرم تغییر پیدا کرده شلوار شومیز خودمونه!
سلوار کامیز یه ست لباس 3 تیکه شامل یک شلواره که به طور سنتی مثل شلوار کردیه ولی خیلیها به صورت لگینگ یا شلوار چسبون می پوشنش، یه دونه تونیک نخی راسته جلوبسته که فقط جلوی سینه دکمه داره و کمی روی سینه اش کار شده با دو تا چاک بلند از پایین تا کمر در دوطرف و یک شال بلند. می دونین چیزی که من رو حسابی جذب خودش کرده بود این بود که این شلوار شومیز (!) عین یه مانتو، شال و شلواره! فقط دو تا فرق اساسی داره. یکی اینکه رنگهاش به شدت جذاب و خیره کننده و شاده (مثلا زرد، قرمز، سرخابی) و اصلا مشکی نمی پوشن، دیگه اینکه شال رو سرشون نمی کنن بلکه می اندازن روی شونه شون. اینش خیلی برای من جذاب بود. این احتمالا بعد از دوره حکومتهای اسلامی مثل سلسله گورکانیان در هند باب شده. اصولا بگم خانومهای هندی هیچ و اصلا مثل پوسترها و عکسها و فیلمها لخت و خوشگل نیستن. هم خیلی خیلی پوشیده اند و هم قیافه ساده و پوست تیره ای دارند.
لباس دیگه ای که ما بیشتر به عنوان لباس اصلی هندی می شناسیم و جالبه که خودشون خیلی کمتر اون رو می پوشن ساری هست.
قسمت اصلی ساری یک پارچه بلند دوخته نشده به طول 8-9 متره که به شیوه خاصی اون رو دور کمرشون می پیچن که حالا شاید بعدا براتون به عنوان سرگرمی توضیحش دادم. دم این پارچه بلند معمولا آزاد می مونه که اون رو دور شونه و بالاتنه می پیچن. تیکه بالاتنه ساری به صورت روزمره یک نیم تنه چسبون خیلی کوتاهه که فقط تا زیر سینه رو می گیره. یعنی زن هایی که ساری می پوشن با اینکه پاها و شونه و گاهی سرشون رو کامل می پوشونن، میان تنه شون از زیر سینه تا کمر لخت می مونه و جالب اینه که بدونین منظور یک میان تنه سیکس َپک باریک قلمی نیست! همه خانومهایی که ساری می پوشن از پیر و جوون و چاق و لاغر ممکنه سه طبقه شکم و گوشت و چربی از ساریشون بزنه بیرون و عین خیالشون اصصصلا نیست!
البته من تا جایی که متوجه شدم ساری بیشتر لباس هندوها و سلوار کامیز بیشتر لباس مسلمان ها یا شبه مسلمان ها است. چیزی که بین دو تا لباس مشترکه اینه که حتما شونه ها و سینه، باسن و پاها تا مچ باید پوشونده بشه. بقیه اش دیگه به خودت بستگی داره. البته من مثلا در جیپور دختر جوونی رو دیدم که با همسرش بود و ساری خیلی زیبای لیمویی، طلایی پوشیده بود و کاملا سر و بالاتنه اش رو با پیچیدن شال ساری پوشونده بود و هی هم چک می کرد که پهلوهاش بیرون نباشه. ولی فقط همین یک مورد بود.
پارچه ساری های مجلسی فوق العاده زیبا است. رنگ هایی داره که دل هر خانومی آب می شه. برق هایی می زنه که زاغچه ها غش می کنن. صورتی های خیلی خوشرنگ، زردهای خیلی درخشان، قرمزهای آتشین، و برق و برق و برق.
ادامه دارد...
(راستی 2 تا از عکسها از اینترنته)
دیدگاهها
به خیلی چیزها بستگی داره. یک کمی از شرایطت بگو که با کی سفر می کنی و قبلا کجاها رفته ای و پوششت چه جوریه تا بگم.
رسیدن ب خیر
وااااااااای نگارا عاشق هندم ... یعنی یکی از سفرهایی ک باید برم هنده -
چه جالب .. من فکرمیکردم همه ساری میپوشن ..
و منم میمیرم برای ساری هاشون .. خلی خوشرنگ و قشنگن
راستی نگارا میگم موهای همه بلند و پر بود ؟؟؟
راستی آب و هوا تواین موقع که رفته بودین چطور بود؟
بی صبرانه منتظر قسمت دومم
( ای کاش امکانش بود عکسایی که براتون جالب بوده رو میزاشتین اینجا ما هم ببینیم.. یعنی اگر 20 تا عکس هم بود میشد بزارین... آخه از عکسای کوش آداسی خیلی خوشم اومده بود و واقعا اونجا رویایی بود .. و بنظرم عکس های شخصی که گرفته میشن زیبایی خاصی دارن )
هوا گرم بود، قابل تحمل ولی گرم. برنامه ریزی خوبی لازم داشت. مثلا روزهایی که تورلیدر با برنامه ریزی بی خردانه آدم رو 2 بعد از ظهر می برد فضای باز خیلی خیلی گرم و بد بود ولی همون فضا رو اگر 5-6 می رفتی هوا خوب بود. در کل فکر کنم توی عید آخرین زمانیه که می شه رفت هند.
مرسی بابت فشن نامه. یه سوال برام پیش اومد وقتی عکس ها رو دیدم. میخواستم بپرسم تو هند و یا کلا کشورهایی که شما بهشون سفر کردین برخوردشون با عکس گرفتن توریست ها ازشون چجوریه؟ آیا کسب اجازه و راضی بودن فرد از اینکه تو عکس شخص دیگه ای باشه مهمه یا نه؟ تفاوت برخوردشون تو این زمینه با ایرانیارو میخواستم بدونم
نگاراجون چیزی که خیلی از هندیا برای من شاخصه موهای بلندددد و صاااااف و پرپشت و خوشگلشونه. به عکسها که نگاه میکردم که خیلی کم چنین چیزی بینشون بود،البته نمیدونم این عکسارو خودتون گرفتین یا نه... واقعا چنین چیزی بود؟؟ جدا از عامل وراثت و ژنشون، چی باعث داشتن چنین موهایی بین هندیها میشه؟
یادمه قدیما که تب فیملهای بالیوودی زیاد بود میگفتن روغن مار میزنن که چنین موهایی دارن!!!
عالی بود. مرسی نگارا جان
همکار من که سفرهای زیادی رفتند و یک توریست فرهنگی هست در مورد هند میگه :هند یک تمدن هست جایی که شما در اون غرق میشی
رسیدن بخیر البته با 20 روز تاخیر
وایییییییی غش کردن زاغچه ها رو یه دفعه تصور کردم مردم از خنده خخخخخخخ
راستی نگارا جان میشه در مورد ویتامینه کردن مو تو آرایشگاه هم یه پستی بزاری؟؟؟ اصلا فایده داره ؟؟ موقته ؟؟
فدات