دیدن ظرافتهای تیپ کلاسیک کار هر کسی نیست و همین موضوع باعث می شه افرادی که سرسری نگاه می کنن، سبک لباس پوشیدن ما رو ساده یا تکراری ببینن، به خصوص که از رنگهای تیره هم زیاد استفاده می کنیم. مثلا مجسم کنین پرنسس کیت با اون استایل زیباش که همه تایید می کنن و قبولش دارن، می اومد ایران و یه مانتوی ساده راسته کمردار مشکی با شلوار و شال کرم می پوشید و تو خیابون راه می رفت. یا مثلا مجسم کنین ملانیا یا ایوانکا ترامپ هم (با همه منفور بودن شخصیتشون) که کلاسیک پوش های بسیار خوش تیپی هستن، اگر ایران بودن و به همون سبک کت دامن ها و پیراهن هاشون مانتوی ساده با خطوط و برشهای مینیمال می پوشیدن، کی متوجه خوش استایلی شون می شد؟ در واقع یک نکته مهم که اونها در اختیار دارن و ما نداریم اینه که اونها با قاعده دامن های تا زانو که تیپ کلاسیک رو متمایز می کنه و به نمایش گذاشتن پاهای لاغر و کشیده و گاهی با باز بودن یقه و اکثر اوقات با پوشیدن لباسهای خیلی چسبون و فیت بدن، زیبایی هیکلشون رو نشون می دن و همین بهشون این آزادی رو می ده که رنگهای متنوع و روشنی بپوشن که اگر قرار باشه ایران بپوشن و در کنارش نشه با مدل لباس بازی کرد، چاق کننده و بی ریخته.
یک مشکل دیگه که جلوی پای ما کلاسیک پوش ها در ایران هست، متاسفانه سلیقه غالب پرزرق و برق چیپ اکثر مردمه که به واسطه انواع کلیپ و سریال و فیلم ترکی و عربی اومده و گریبانگیر سلیقه مردم ما شده و کاری کرده که تیپ های ساده و شیکی که همه جای دنیا مال خوش استایل ترین خانمها است و کار دست مطرح ترین طراح ها مثل شنل Chanel یا ایو سن لورنه Yves Saint Laurent اینجا اصلا دیده و تایید نشه. این رو خیلی خیلی از شماها در سوالها و مشاوره هاتون با من درد دل می کنین: «من ساده پوش و کلاسیک پوشم، اما احساس می کنم از دوستها یا فامیلم کم میارم. اونها من رو خوش تیپ نمی دونن و خودشون تیپ های پر زرق و بر زیادی دارن.»
مشکل سوم اینکه متاسفانه مردم ایران به شدت ترند Trend زده هستن. (قبلا درباره معنی ترند و مد و فشن و غیره براتون مطلب نوشته ام) بعید می دونم هیچ جای دنیا انقدر این موضوع پررنگ باشه که آدمها به جای داشتن سلیقه شخصی شون، به دنبال ترند و لاکچری (تلفظ غلطِ کلمه لاگژریLuxury ) باشن. اصلا یه موجودات ویژه ای هستیم ما متاسفانه! انقدر اختلاف طبقاتی زیاده که همه برای اینکه خودش رو با طبقه پولدارتر از خودشون قاطی کنن، خودکشی می کنن تا همه ترندهای چرند و پرند دنیای مد رو دنبال کنن و از خودشون مترسک های عجیب و غریبی بسازن که تنها زیبایی اش حس اعتماد به نفس کاذبیه که اون لحظه بهشون دست می ده.
در هر حال عرضم اینکه کار ما به عنوان کلاسیک پوش با حجاب سخته و اگر اعتماد به نفسمون کم باشه شاید واقعا در این راه کم بیاریم. بنابراین امروز می خوام بهتون چند تا ایده بدم که چیکار کنین که تیپ و استایلتون از سادگی مطلق در بیاد و خاص و شیک دیده بشه.
- استفاده از اکسسوری های چشمگیر و رنگی
وقتی می گم اکسسوری، منظورم کیف، کفش، شال یا روسری، کمربند، زیورآلات، گل سر و همه چیزهای اینجوریه که اجزای اصلی لباسمون نیستن. یکی از راههایی که ما کلاسیک پوش ها می تونیم تیپمون رو از سادگی در بیاریم، اینه که اکسسوری های رنگی و چشمگیر استفاده کنیم. این کار به خصوص تو فصل گرما که رنگهای لباسها بسیار متنوع هستن، راحته.
من خودم اصولا مانتوی رنگی نمی پوشم. چرا؟ از رنگ بدم میاد؟ نه! ولی به عنوان یک کلاسیک پوش که تاکیدم بیش از هر چیزی روی aesthetics (زیبایی علمی) تیپمه، همیشه ترجیح می دم میان تنه ام رو مشکی و با قوانین مربوط به فرم هیکلم بپوشم که لاغر و کشیده و خوش هیکل دیده بشم. یعنی اصولا ترجیح می دم هر کس نگارا رو ببینه بگه چه خوش هیکل، تا اینکه بگه چه ترندی (مطابق مد) یا چه لاکچری (پولدار) یا چه خنک (رنگهای روشن). این یک انتخاب شخصیه ولی اگر شما هم انتخاب شخصی تون شبیه منه، می تونین با استفاده از رنگهای روشن، جیغ و چشمگیراکسسوری ها مانتوی ساده تون رو از سادگی در بیارین.
مثلا من وقتی یک مانتوی مشکی رو با شلوار و شال آبی کاربنی یا زرد ست می کنم، همه می گن وای چه خوشرنگ، چه زیبا. روی همین اصل من شالهای رنگی زیادی دارم به اکثر رنگهای جیغ و چشمگیر (سرخابی، صورتی، نارنجی، سبز کله اردکی، سبزآبی، فیروزه ای، سفید، سبز مغز پسته ای، گلبهی و...) و چون توت فرنگی هستم، شلوار رنگی هم زیاد و متنوع دارم و با اکثر شالها شلوار همرنگ، یا هماهنگ ست می کنم. همین ترکیب به اضافه کفش عروسکی مشکی و کیف ترکیبی مشکی و رنگ مورد نظر می شه تیپ تابستونی من. و با همین اصل خیلی وقتها دنبال این هستم که آیتم های رنگی جذاب رو شکار کنم. مثلا چند وقت قبل یک شلوار خریدم که 7-8 رنگ (سرخابی، آبی، سبز، زردو..) رو به صورت آبرنگی و ابر و بادی با هم ترکیب کرده (توی اینستا عکسش هست) و بعد به طور تصادفی شالی پیدا کردم که همین ترکیب رو داشت. همین شد یک تیپ خیلی چشمگیر.
- استفاده از آیتم های براق و متالیک
برای معاشرت با آدمهایی که زرق و برقی می پسندن هم راهکارهایی هست که هم شیک دیده بشیم هم اصول کلاسیک خودمون رو زیر پا نگذاشته باشیم. مثلا در یک عروسی که همه لباسهای زرق و برقی دارند، با یک LBD (پیراهن مشکی کوتاه) اگر کمربند، کیف و کفش طلایی ست کنید و زیورآلاتتون هم طلایی و درشت باشه، یک تیپ خیلی شیک می شه که هم به چشم میاد، هم به سلیقه جمع تحسین می شه و هم مشکی بودن پیراهن و درست انتخاب شدنش با قوانین فرم هیکلتون باعث می شه خوش هیکل و کشیده و زیبا دیده بشین. البته همین کار رو می شه با بقیه رنگهای متالیک مثل نقره ای و زر گلد و حتی رنگهای اصلیِ متالیک شده مثل سرخابی متالیک هم کرد. علاوه بر این حتی توی لباسهای پر زرق و برق می شه سادگی های خاص کلاسیک پسندها رو پیدا کرد. مثلا اینکه یک لباس روش کار دست و پولک دوزی گل و بوته و اینها داشته باشه کلاسیک نیست، اما همین لباس اگر کلا پوشیده از پولک های یک رنگ و مات باشه مثلا، با اکسسوری های ساده انتخاب خیلی خوبیه و مناسب سلیقه زرق و برق پسند فک و فامیل هم هست.
- استفاده از ترندهای به درد بخور
یک نکته برای کسانی که دوست ندارند تیپشون به اصطلاح دِمُده دیده بشه اینه که بدونن که ما به عنوان کلاسیک پوش با ترندهای روز دشمن خونی نیستیم، و می تونیم برای اینکه استایلمون به روز و جذاب دیده بشه، از «بعضی» از ترندهایی که به دردمون می خوره و قابل تغییر دادن به فرم های مورد نیاز ما هست، استفاده کنیم. مثلا این روزها شلوارهای از بالا گشاد ترنده (مد شده). این شلوارها به اکثر فرم های هیکل میاد و به جز خیلی خیلی لاغرها و خیلی خیلی چاقها، بقیه رو لاغر و خوش تیپ و کشیده نشون می ده. خوب، من خودم حتما از چنین ترندی استفاده می کنم و جاهایی که می خوام استایلم به چشم بیاد و همزمان شیک و لاغر دیده بشم می پوشمش. اما یادم نمی ره که قوانینم چی هست و نمیام همین جور دیمی یه دونه شلوار از بالاگشاد زرد با مانتوی عبایی گشاد سفید و نمی دونم شال کرم و کفش کتونی لژدار خاکستری و کیف چرمی زنونه گلبهی با هم ست کنم؛ انگار که فقط مغزم کشش داره ببینم بقیه چی تنشونه، من هم بدوم همون رو بخرم که یه وقت عقب نمونم.
من میام طبق اصول خودم مثلا یک شلوار ازبالا گشاد مشکی می خرم. اتفاقا یه ترند دیگه هم مانتو و دامن پلیسه است (که برای توت فرنگی ها عالیه)، مثلا با مانتوی از کمر به پایین پلیسه مشکی هم ستش می کنم، بعد فرضا یه کیف و کفش پاشنه بلند و شال آبی کاربنی یا صورتی ملایم رو هم باهاش قاطی می کنم و این می شه استایل شخصی نگارای کلاسیک پوش که در ضمن هم دمده و قدیمی نیست. همین کار رو با هر ترند دیگه ای از سرهمی، بلوزهای از شونه افتاده، شلوارهای پاره یا هر چیز دیگه ای که برای فرم هیکلتون مناسبه و می شه باهاش ترکیب کلاسیک اجرا کرد، اجرا می کنیم.
امیدوارم با این ایده ها دیگه کسی نیاد بگه از فلان دوستهام و فلان فامیلم کم میارم یا ساده و دیده نمی شم!
دیدگاهها
ممنون كه انقدر خوبى. بهترين ها رو برات آرزو دارم.
شما گفتی تیپ کلاسیک نباید بیشتر از سه تا رنگ درش به کار رفته باشه
اون سه تا رنگ حتما باید همرنگ همدیگر باشند از هرجهت یا نه از یه خانواده ؟
مثلا من میتونم روسری قهوه ای را با شلوار کرم ست کنم ؟الان این شد دوتا را رنگ توی ست یا یه رنگ؟
توی ست کلاسیک میشه مثلا روسری را یه رنگ ست مانتو مثلا کرم ومانتو قهوه ای و کیف و کفش هم قهوه ای و شلوار هم مشکی انتخاب کرد ؟
یا کیف و کفشمون کرم باشه در این ست ؟
خیلی وقتا میتونیم تمام اجزای ستو مشکی ولی مانتو وشالو هماهنگ باهم نه همرنگ هم انتخاب کنیم ؟
مثلا مانتو کرم شال قهوه ای و بقیه اجزا مشکی انتخاب کنیم ؟
....
در ضمن من اصراری به گذاشتنش ندارم، هتل بدبخت چه می دونست ما کی هستیم و چی هستیم، اونها محبتشون رو کردن. اگر روش حساسیت نشون نمی دادی چه بسا تعداد زیادی از خوانندگان مثل خودم به فکرش هم نمی افتادند که این عکس چیه. اگر کسی جلوی چشمت نوشیدنی ممنوعی خورد یا حتی چنین تعریفی کرد، بعد تذکر بده.
به نظرم کار تو درست نبود.
سعی کن شاگرد خصوصی لااقل بگیری، فیلم زیاد ببینی. دوست پیدا کنی باهاش تلنفی و حضوری انگلیسی حرف بزنی، تو خونه با خودت انگلیسی حرف بزن و افکارت رو اینجوری بگو. ولی بازهم می پره. قبل از فراموشی برگرد سر کار.
مانتو جلوباز آیا؟ :-؟
خیلی برام سواله چجوری طبق اصول کلاسیک سرهمی رو میشه پوشید، در خیابون های ایران البته :دی؟
برای تیپایی که با دامن هستن. جوراب شلواری که بیرون پوشیده میشه معمولا ضخیم تر از مهمانی هستن و مثلا رنگ مشکی یا سرمه ای یا هر رنگ تیره ای رو با چه جور کفشی باید بپوشیم. کفش رو باز یا کامل بسته؟ هم رنگ یا رنگ متضاد ؟
با دامن اگر پاهات چاقه باید جوراب شلواری تیره و ضخیم بپوشی، اگر لاغره باید یا نپوشی یا رنگ پا بپوشی. هم متضاد با کفش میشه هم کمرنگ. هم روئه کوتاه میشه هم بلند. اگر پاهات کوتاه یا چاقه بهتره کفش همرنگ جوراب شلواری باشه که پاها رو کشیده نشون بده
به نظرم حتما شلوارهای رنگی رو تست کن. حالا لازم نیست با یه رنگ جیغ مثل زرد شروع کنی :)
مثلا آبی متوسط و روشن، زرشکی، طوسی با شال و سراستین یا ساعت همرنگ مناسبه.
البته اگر حاوی سوالی باشه که باید توی بخش پرسشها پرسید، پاک میشه.
میشه بگی تو مهمونیا بجای شومیز چی میپوشی؟
ممنون. عالی بود
باعرض شرمندگی یه سوال دارم
شرمندگی بابت اینکه باوجود همراهی فراوان با مطالبت، باز این سوال برام به وجود اومد
تیپ کلاسیک همین روشهای چی نپوشیمی هست که بهمون یاد میدی؟ من خیلی این تیپو دوست دارم و واقعا از این روش برای لاغر نشون دادنم خیلی استفاده کردم
درباره مانتو جلوباز. من یه مانتو عبایی شیک و ساده به رنگ کرم شکلاتی خریدم و اینو ذکرکنم که تقریبا فیت تنمه. یعنی گشاد نیست اصلا. جلوی سینشو گل سینه خوشکل زدم. اندازش طبق اصول چی نپوشبمی خداروشکر دقیقا تا زانوهامه. زیرشم زیرسارافونی مشکی یه وجب بالای زانو و شلوار کتان دمپاگشاد مشکی میپوشم. خیلی بهم میاد. روسری هم چون مشکی دوست ندارم، روسری طرحداری میپوشم که به رنگ مانتوم بیاد. ساق دستمم همرنگ مانتومه. خداروشکر از تعریف اطرافیان متوجه انتخاب درستم شدم و ممنونم ازت
سوالم اینه که تیپ اسپرت چیه؟ وقتی میگن تیپ اسپرت نمیدونم یعنی چی
تیپ اسپرت معمولا منظورشون کژواله.
این شلوارای از بالا گشاد رو نمی دونم دقیقا چین. اما اگه از بالا گشادن، پوشیدنشون با مانتوی جلوبسته چه مزیتی داره؟ گشادیش که معلوم نیس دیگه؟ میره زیر مانتو.
من هنوز استایلمو متوجه نشدم. چند بار خواهش کردم در مورد اسمارت کژوال هم مطلب بنویسید. هنوز منتظر اونم
شلوار از بالا گشاد مدلش قشنگ زیر مانتو معلومه.
من بعضی موقع ها دوست دارم یه مانتو جلو باز بپوشم یعنی هیچ راهی نداره که با مانتو جلو باز تیپ کلاسیک بسازیم ؟
فوقش باید اقلا یه کمربند ببندی روی همون مانتوی جلوبازت